امروز جمعه ۲۶خرداد ۱۴۰۲
برای اینکه عشقمو سورپرایز کنم با یه کافی شاپ صحبت کردم و مشغول برنامه ریزی بودم برای امروز البته ک ۲۴خرداد تولدش بود چون سرکار میرفت نشد اون روز بگیریم دیگ گذاشتم برای روز جمعه ساعت ۲بعدظهر بود که بهش پیام پچدادم که ساعت ۵ونیم کافی شاپ باش گفت برم آرایشگاه و خوشتیپ کنم بیام منم از اونجایی که میدونستم دیر میرسه گفتم نمیخواد همینطوری خوشتیپ هستی بلاخره راضیش کردم که امروز بیاد کافی شاپ کیک خریدم با یه شاخ گل قشنگ رفتم به سمت کافی شاپ و یکم ب خودم رسیدم و خوشگل کردم ب قوای نشستم تا حاجی بیاد بعداز تماس باهاش گفت ده دقیقه دیگ میرسه رسید و دست دادم باهاش روم نشد تو کافی شاپ ببوسمش دیگ با خوشحالی و آهنگ تولدت مبارک و دست کیک و آوردن و منم ک اینقدر ذوق داشتم مدام عکس گرفتم و قربون صدقه اش میرفتم امروز واقعا روز خاصی بود برام روزی که تو میتونی با تمام وجود و احساست یکی رو از ته دل دوست داشته باشی و اون آدم اینقدر غرق این دوست داشتنت بشه که تو رو با هیچ کسی عوض نکنه اینقدر خوشحال شده بود که فقط قربون صدقه من میرفت امروز یه روز فوق العاده بود
خستم از این دنیایی که هیچ چیزش به میل ما نمیچرخه کاش حداقل یکبار خدا زندگی به میل خودمون پیش میرفت. چرا اینقدر زندگی خسته کننده و یکنواخت‌شده هرکاری ک‌انجام میدیم تهش بن بست یا جلو‌نمیره .بعضی اوقات اینقدر خوشحالیم‌ک داده کاری جلو میره بیشتر اوقات هم‌برعکس اون‌چیزی ک فکر میکردیم پبش میره با اینک تلاش می کنی ولی بد پیش میره خدا کاش دنیات جای خوبی بود آدما این همه اذیت نمیکردن و بعد ب چه کنم چه کنم نمیفتادن .مردم فکر می کنند با آزار و اذیت همه چی باب میلشون‌میشه راست هم‌فکر میکنند اون آدماشانس دارن اما آدمایی که ب کسی ظلم نمی کنند یا کسی رو اذیت نمی کنند دلشونو به داحتی می شکنند و فقط خدا نگاه میکنه و چیزی نمیگه تا گی خد نگاه میکنی و چیزی نمیگی ماهم‌بنده تو هستیم‌یه نیم نگاهی هم‌بما بنداز نزار اذیت‌بشیم تو ابن دنیات واقعا خسته ایم
خسته
خسته
بسته اینقدر صبوری کردیم
بسته‌خدا تو کمک‌کن خواهشن
تا حالا شده بچه ها به مرگ فکر کنید؟
من بعضی اوقات بهش فکر میکنم همین دوروز پیش بود ک بهش فکر کردم سردردای شدیدی داشتم پیش خودم فکر کردم ک اگر این سردردها ادامه داشته و تبدیل به خدایی نکرده مریضی بدی باشه چی ؟ادما بعضی اوقات ک وقتی از چیزی ناراحتن با عصبی میشن به خیلی چیزا فکر میکنند مخصوصا موقعی ک کسی دلشونو بشکنه خیلی اذیت و بی حواب میشن اما خدا حواسش به بنده هاش هست (به دل شکستشون ) بنظرم مرگ هم ی عالمی داره وقتی پیش خدا میریم و خدا اعمالمونو میگه و تو فکر میکنی که کی تو چ زمانی اینکارو انجام دادی .خدا بهت نشون میده ک چ زمانی دست به این کار زدی .حتی تمام اعضای بدن هم شهادت میدن ک تو چیکار کردی .پس خوب ک باهم خوب رفتار کنیم .همدیگرو اینقدر عذاب ندیم .تهمت نزنیم .دل نشکنیم .دل کسی رو له درد نیاریم این بدترین گناه .داشتم ب این عکر میکردم ک ر مریضی بدی بگیرم و عمرم ب دنیا نباشه چی پیش میاد برای خانوادم .نمیدونم چرا بعضی اوقات این بفکرم میاد ک بعداز مرگم چ کسانی ازم خوب میگن و چ کسانی بد آیا ب کسی بدی کردم؟آبا دلی شکستم ؟آیا تهمت زدم ب کسی نمیدونم اما اگر چنین کاری کرده باشم امیدوارم همه حلالم کنند و ببخشند .من دلم میخواو وقتی از این دنیا رفتم همه ازم راضی باشن از پدرمادرم گرفته تا بقیه .ای کاش خدا هم ازم راضی باشه و تمام گناهامو ببخش
❤ممنونم ازت خدا ❤
دلم شکسته
آنقدر ک دیگه تکه تکه شده خودم دارم صدای قلب شکستمو میشنوم .
دیگ نمیتونم تکه های قلبمو بهم بچسبونم
دیگ نمیتونم اون ادم قبل باشم ک همیشه لبخند ب لب داشت و شاد بود .
ای کاش بر میگشتم به دوران خوب و شاد نوجوانیم ک ب هیچ کسی دل نبسته بود و تنها دقدقش درس بو د و دکتر شدن .
چقد زود گذشت چقد اون روزا میخندیدم و شیطنت میکردم چقد اون دوران مثل برق و باد گذشت .چقد اون موقع ها دوست داشتم زود بزرگ بشم .الان ک بزرگ شدم و در آستانه سی سالگی هستم دلم بچگی میخواد احساس میکنم آنقدر ضعیف شدم و ناتوان ک دیگر هیچ جونی برام نمونده و عین خانم های چهل ساله شدم ک دیگر هیچ امیدی ب زندگی ندارند دوران نوجوانی مخصوصا دوران اول متوسطه چ دوران خوبی بود بدون گوشی و بدون هیچ وابستگی ب کسی فقط درس میخوندیم و ب کنکور فکر میکردیم و زنگ های تفریح شیطنت و بازی میکردیم چقد اون دورانو دوست دارم کاش برمیگشتم ب اون دوران چ حیف ک زود گذشت .ما چندتا دوست بودیم ک از اول دبیرستان باهم بودیم و تا الان هم با هم ارتباط داریم چقد دوستی های اونموقع با الان فرق میکرد چقد معرفت های اون موقع با الان تفاوت داشت .دوستای من پ6نفر بودن ک باهم رفاقت های خوبی داریم هنوزم ک هنوزه باهم ارتباط داریم بغی از یکی از دوستام ب اسم نیلا نیکزاد ک از وقتی ک پیش دانشگاهی رو گذروندیم و میخواستیم کنکور بدیم دیگ ندیدیمش خیلی دختر خوب و مهربونی بود دلش میخواست با اون کسی ک دوست داشت ازدواج کنه ک انگار نشد
این داستان ادامه دارد ......
سلام خدا
منم بنده تو اومدم دم خونت حالم بد چرا هرموقع میخوام خوبی کنم اینقدر میسوزونند ادمو چرا وقتی میخوام ادم درستی باشم اینقدر عذابم میدن خستم خدا از دنیات و آدمات خستم دیگ نمیکشم کاش خودت بیای رو زمینت و بگی با من بیا ب دنیای خودم از این دنیا منو ببری .
چرا نمیشه درست زندگی کرد ؟
چرا همه قضاوت میکنند همو ؟
چرا اینقدر دل میشکنند؟
سزای این آدما چی خدا؟
ادمی یکبار کار اشتباه کرد و میخواد درست زندگی کنه رو چرا اینقدر عذاب میدند؟
مگ خودت نگفتی خدا اگ به سمت تو بیایم تو میبخشی پس کجایی خدا بنده هات همش در حال اذیت کردن هستند .همش قضاوت میکنند .همش دل میشکنند .
منم دخترم اگ دلم بشکنه و آهم بخودت برس خدا مگ آسمون بلرزه در نمیاد ؟چرا این مردم نمیفمند ک نباید دل یک دخترو نشکنند خودشون خواهر دارند .
آیا سر خواهر خودشون نمیاد؟
آیا فکر نمیکنند در آینده دختر دار ک شدند آیا میتونند مواظب دل دخترشون باشند؟
آیا کسی پیدا میشه ک دل دخترشونو خوب نگه داره تا دلش نشکنه؟
خدا تو بهشون بفهمون ک دل شکستن تاوان داره قضاوت کردن تاوان داره بخدا تاوان داره
اشک ی دختر درآوردن و داخل عذاب کشوندن خیلی اون دخترو اذیت میکنه خیلی عذابش میده
بفهمید این اشک ها تاوان بدی داره ی دختر دلش نمیخواد آهش ب اسمون بره تا اون ادمی ک عذابش داده دودمانش بر باد بره .
ی دختر دلش خیلی پاک این دل پاکو نشکنید اون خیلی عذاب میکشه ب سرسختی ی دختر نگاه نکنید به لبخندی ک رو لباش میشینه و خودشو شاد نشون میده نگاه نکنید پشت این چهره خندون دختری هست ک شبا اشک از چشمانش سرازیر میشه از شدت غصه و تنهایی
اینقدر این فرشته های خدا رو اذیت نکنید . هر انسانی ک کار بدی انجام میده آدم بدی نیست فقط باید یجوری ب طرف خدا راهنماییش کرد تا بتونه راه درستو بفهم و خدا کمکش کنه هیچ وقت قضاوتش نکنید شاید اگر شما هم جای اون بودید بدترین کارو انجام میدادید .
تو رو خدا آدما یکم بهم رحم کنیم خدا خودش همه چیو درست میکنه فقط بهمدیگ کمک کنیم همو آتیش نزنیم از روی هم رد نشیم دست بالای دست بسیار است
لطفا باهم مهربون باشیم
خدایا دل همه اونایی ک پاک هستو نزار بشکنه اگر شکست دیگ نمیتونه اون ادم قبل بشه دیگ نمیتونه بخنده و شادباشه یکم بخودمون بیایم